غار یا کریپت
تفاوت ساختاري گياهان تك لپه و دو لپه
از دیدگاه مورفولوژی ساقه اندامی است که در هوا ، روی
خاک یا مانند ریشه گاهی در زیر خاک و یا در آب قرار گرفته و حامل برگها و
اندام های زایشی است.
مقدمه : شکل کلی ساقه به صورت مخروط است که در
ناحیه یقه یعنی در سطح خاک که قطر بیشتری داشته ، در انتها باریک است .
بعضی از گیاهان مانند نخل ها ساقه استوانهای دارند . ساقه در
نهاندانگان تنوع فراوان داشته و به صورت ریزوم پیاز ، ایستاده ، خزنده ،
غدهای ، شناور ، گوشتی و حتی برگ مانند هستند . طول ارتفاع و
عمر ساقه در نهاندانگان بسیار متفاوت است و از چند روز تا چندین سال و
از قطر چند میلیمتر تا چندین متر فرق میکند. عمر ساقه تا شش هزار سال نیز
دیده شده ، طول آن در عدهای از درختها تا 100 متر هم رسیده است.
در عدهای از گیاهان خزنده نواحی حاره طول ساقه از 300 متر تجاوز
میکند.
رشد قطری در ساقه گیاهان دو لپهای نامحدود ، ولی در
گیاهان تک لپه محدود و یا رشد قطری ندارد. محل اتصال برگ روی ساقه معمولا
همراه با کمی برجستگی به نام گره است و در محل اتصال برگ و ساقه معمولا
مریستم مولد جوانه وجود دارد. فاصله بین دو گره را اصطلاحا میان گره
میگویند . ساقه اصلی یا تنه گیاه از رشد جوانه راس (ژمول) که بین
لپههای گیاهک دانه وجود دارد ناشی میشود . از رشد جوانه ها ی
جانبی ساقه اصلی ، ساقههای فرعی یا ساقه گل دهنده (گل آذین) که کاملا
مشابه به ساقه اصلی هستند ظهر میشوند.
تنوع ساقه در نهاندانگان :
ساقه نیز مانند ریشه نسبت به محیط زیست وظیفه و کاری را که به عهده دارند،
تغییر شکل داده ، انواع متفاوت دارند. بدیهی است که این تغییر شکل
ارتباطی به وضع انشعابات ساقه یا شکلی که بر اثر این انشعابات پیدا
میکنند ندارد. ساقه به جز در گیاهان علفی که به علت کیفیت تورژسانس سلول
ها حالت ایستاده دارند، در گیاهان چوبی وجود بافت استحکامی یا مقاوم
عامل اصلی ایستادگی ساقه بشمار میرود . بافت استحکامی که در ساقه ها
باعث حالتها و انواع مختلف ساقه میشود مانند ساقههای پیچنده ، پیچان ،
بالا روندهها که با رفتن آنها بر اثر پیچیدن به دور محل یا به کمک پیچکها
که از تغییر شکل ساقه و یا برگ بوجود میآیند صورت گرفته یا به
کمک ریشههای نابجا و مکنده و خارها و عوامل دیگر است که به تکیه
گاه چسبیده ، بالا میروند شکل کلی ساقه های بالا رونده تقریبا مشابه هم و
تقریبا هم نواری شکل ، شیاردار و غالبا با پیچ و غالبهای مخصوصی
هستند و جهت پیچش ساقههای پیچان در گونههای مختلف معمولا ثابت است.
ساقههای پیچان در ساختار داخلی نیز با ساقههای عادی اختلاف داشته ، گاهی
دارای چند استوانه آوندی بوده ، حتی در منطقه پوشش نیز غالبا دارای
دستههای آوندی هستند .ساقههای خزنده که روی زمین میخزند، گاهی عامل
تکثیر غیر جنسی به شمار آمده از محل گرهها ، یا بندهای آنها ریشههای
نابجا خارج شده ، در خاک فرو میروند . چنان چه قسمتی از این نوع ساقه
ها را که ریشه نابجا دارند از آن جدا کرده جدا بکارند، قسمت مزبور به
زندگی خود ادامه داده ، رشد کرده ، پایه جدیدی از گیاه را بوجود میآورد
(روشی که در تکثیر توت فرنگی بکار میرود)، به ساقه های خزنده دارای
ریشه نابجا و دارای قدرت تکثیر رویشی ، استولون میگویند.
تغییرات
ساقههای فرعی : ساقههای فرعی نسبت به محیط و کار ، ممکن است دچار
تغییرات شدید شده ، به پیچک یا خار تبدیل شوند. خارهایی که نسبت به نیاز
گیاه از تغییر شکل ساقه بوجود میآیند ممکن است ساده ، منشعب و یا فاقد برگ
باشند.
کلادود یا برگ نما : یکی از تغییرات عمیق ساقههای فرعی ،
تبدیل شدن آنها به فیلوکلاد یا کلادود است. کلادود یا برگ نماها
نشانههای کوتاهی هستند که تقارن محوری خود را کم و بیش از دست داده ،
کم و بیش پهن شده و شباهتی به برگ معمولی را پیدا کردهاند. کلادودها
از نظم خاص قرار گرفتن برگ ها روی ساقه پیروی نکرده ، همان حالت انشعابات
ساقه را حفظ میکنند . ساختار درونی کلادود ها ، تقریبا همان ساختار
درونی ساقه است و علاوه بر این روی این برگ های کاذب همانند
شاخههای جوان ، جوانههای جدید بوجود میآیند. بهترین نمونه کلادودها را
در گیاهان تیره مارچوبه ، بخصوص در کوله خاص و در همیشک که گل فروشها به
غلط به آن بامبوس میگویند.
ساقههای فرعی آبدار یا گوشتی : ساقه اصلی
نیز گاهی گوشتدار ، یا آبدار میشوند. در حالت اخیر ساقههای فرعی نیز
مانند ساقههای اصلی گوشت دار میشوند . این حالت را به ساقه های
گیاهان نواحی شور ، مانند بعضی از نسها تیره اسفناج و همچنین در
کاکتوسها و فرفیونهای گوشتدار نواحی حاره میتوان دید . این دسته از
ساقهها غالبا ظاهری بدون برگ داشته ، برگ های آنها غالبا تبدیل به
فلسهای کوچک و یا خارمانند میشوند. ساقههای گیاهان گوشتدار نواحی گرم و
خشک و یا شور غالبا شکل بندبندی دارند . ساقههای غدهای حالت دیگری از
تغییر شکل ساقه به شمار میآیند.
ساقههای غدهای : حالت دیگری از
تغییر شکل ساقه به شمار میآیند. تشکیل سپاقههای غده معمولا از هنگام
رویش گیاهک و از تورم ساقچه اصلی که روی لپهها قرار دارد و یا از تورم
محور زیر لپهای آغاز میشود. در هر حال این ساقههای غدهای مانند
سیلکلامن و بعضی از آلالهها برخلاف ریشه یا ریزوم غدهای همیشه در سطح خاک
قرار میگیرند.
ساقه زیرزمینی یا ریزومها : ریزوم ها در زیر خاک قرار
داشته ، دارای جوانه و برگ های فلسی شکلاند . ساقه های زیرزمینی
معمولا به صورت محورهای افقی در زیر خاک قرار گرفته ، کمتر حالت عمودی
مانند ریشه را در خاک دارند. ریزوم ها نیز مانند استولن ها میتوانند
عامل تکثیر غیر جنسی گیاه باشد. زیرا از این اندامهای زیرزمینی نیز علاوه
بر ساقههای هوایی ریشههای نابجا (مانند ریزوم زنبق یا مهر سلیمان)
ریزومها غالبا مواد غذایی نظیر نشاسته را در خود ذخیره میسازند.
ساقههای
زیرزمینی علاوه بر شکل ریزومی ساده ، گاهی اشکال مختلف دیگر داشته ، مانند
غده سیب ز مینی که بخشی از ریزوم با چندین میان گره است که با ذخیره و
تراکم مواد نشاستهای بطور غیر طبیعی قطور میشود در سیب زمینی هر قدر
تعداد میان گرهها در تشکیل غده بیشتر و محیط رویش مساعدتر باشد، غده
حاصل بزرگتر خواهد بود. روی غده سیب زمینی معمولا جوانه هایی که
تعداد آن ها معرف میان گرههای تشکیل دهنده غده است وجود داشته ، سطح
آنرا پوشش چوب پنبهای میپوشاند.
سوخها : دسته دیگری از ساقههای
زیرزمینیاند که غالبا بسیار کوتاه ، متورم و حاوی مواد غذایی فراوان
هستند. شکل سوخها غالبا کروی بوده ، بالا و پایین آنها فرورفتگی دارد
(مانند سوخ زعفران). سوخها مانند سایر ساقههای زیرزمینی پوشیده از برگ
های فلس مانند بوده ، انواع مختلف دارند. مانند سوخ پیازها که مواد غذایی
در برگهای فلس مانند آنها ذخیره شده یا سوخ سیر که مواد غذایی در تنها
پوشش جوانههای زیرزمینی آن اندوخته میگردد. جوانههای جانبی واقع در کنار
فلسهای زیرزمینی سوخ میتوانند در شرایط مناسب رشد کرده ، ساقه های
هوایی را بوجود آورند(در پیاز معمولی جوانههای جانبی کمتر رویش
مییابند)
محورهای برگی :محور هوایی اکثر گیاهان تک لپهای از نظر وضع و
مسیر آوندها نوعی ساقه برگی به شمار میآید. زیرا تمام دستجات آوند
این نوع ساقهها ، ناشی از کامبیوم خارج آوندی است که در حاشیه بخش
پوستی ساقه قرار دارد. آوندهای حاصل از کامبیوم مزبور پس از طی چند میان
گره متوجه بخش داخلی محور ساقه شده ، پس با یک انحراف سریع گریز از
مرکز ، از آن خارج و وارد برگ میگردند به عبارت دیگر ساقه هوایی گیاهان
تک لپهای ناشی از اجتماع دستجات آوندی برگها هستند.
محورهای ساقهای
: در گیاهان دو لپهای ، آوند هایی که از محور (ساقه) وارد برگ میشوند
خود انشعاباتی از دستجات آوندی ساقهاند. در برش عرضی ساقه دو لپهایها
بطور کلی دو بخش پوست و استوانه آوندی که در آن دستجات آوندی روی یک
حلقه قرار دارند دیده میشود و در مقایسه با مقطع ساقه گیاهان تک
لپهای که در آن آوندهای بی شماری روی حلقههای متعدد هم مرکز قرار دارند
متفاوت است. بنابراین با یک نظر ساده میتوان هر حلقه آوندی را در ساقه
تک لپهایها به یک برگ ارتباط داد.
در عدهای از گیاهان تک لپهای حتی محور برگی نیز به صورت
اشاره شده وجود ندارد و آنچه به ظاهر ساقه هوایی به نظر میآید نیام
پیوسته برگهاست که لفاف مانند روی هم قرار دارند و مانند ساقه موز در
مقایسه برش عرضی ساقه دو لپهایها و محور هوایی تک لپهایها گاهی حالات
حد واسط نیز دیده میشود مانند ساقه اختری از تک لپهایها که در مقطع
عرضی ساختاری شبیه برخی از دو لپهایها مانند شقایق دارند.
مورفولوژی برگ:
برگ
زایدهای است که روی ساقه ظاهر می گردد و منشا آن نیز از ساقه است.
مریستم ساقه و برگ هر دو ناشی از مریستم راس رویشی و حلقه نهادی آن
است.
برگ:
برگ و ساقه هر دو از مريستم مشتركي به نام "مريستم انتهايي نوك ساقه" بوجود ميآيند. برگ طول موجهاي سرخ و آبي نور خورشيد را جذب ميكند. اصطلاح فيلوم به انواع برگهايي كه روي گياه ظاهر ميشوند گفته ميشود. تعرق و فتوسنتز نقشهاي اصلي برگ به شمار ميآيند.
* تصویری شماتیک از برش عرضی برگ یک گیاه دو لپه
ساختار بيروني برگ:
برگ از پهنك و دمبرگ تشكيل شده است. پهنك صفحه مسطحي است و رگبرگها ادامه دمبرگ بوده و در سطح زيرين مشخصتر هستند. دمبرگ ميله كوتاهي است كه پهنك را در محل گره به ساقه متصل ميكند. قاعده برگ گاهي به صورت غلاف يا نيام گسترش مييابد. ضمايمي به نام گوشوارك و زبانك هم در برخي گونهها قابل رؤيت است.
سلام دوستان خوبم
جاتون خالی دیروز برای اولین بار رفتیم باغ موزه ی پروانه های اصفهان
یک سری عکس از اونجا گرفتم که براتون می گذارم
امیدوارم از دیدنشون لذت ببرین
باغ موزه پروانه ها اصفهان
تصاویر میکروسکوپی از گردهافشانی گلها و گیاهان
.
دانه ای از گرده درخت توسکا که در مناطق پوشیده از درخت شمال امریکا بوفور ایجاد آلرژی می کند
دانه ای از گرده درخت افرا که بخاطر چسبندگی خاص آن بیشتر توسط حیوانات به مناطق دیگر منتقل میشود
دانه ای از گرده کاجگرده های گلی موسوم به "فراموشم مکن" که یکی از ریزترین گرده های گیاهی جهان بوده و قطر آن پنج هزارم میلیمتر است
و دارای آلرژی زایی بسیار قوی می باشد
پرچم و گرده های روی کلاله یک گل شمعدانی
دانه های زرد مربوط به گرده های ذرت و دانه های خاکستری از گیاهی دیگر استدانه هایی از گرده گلی موسوم به "ونوس مگس گیر
دانه هایی از گرده گل کلم یا کاهوگرده ای افتاده بر زمین از نوعی درخت
چرخه کربس:
قندها در داخل بدن طی واکنشهایی به انرژی و مواد دیگر تبدیل میشوند. چرخه کربس یکی از مراحل تخریب قندها است که طی آن پیرووات حاصل از گلیکولیز به انرژی تبدیل میشود. پیرووات طی یک سری واکنشهای منظم اکسید شده به استیل تبدیل میشود. استیل حاصل با کوآنزیم A ترکیب شده استیل کوآنزیم A را میسازد که در ماتریکس میتوکندری به ترکیبات سادهتر مبدل میگردد.
کربس در سال ۱۹۱۰ مشخص کرد که مکانیسم تبدیل پیرووات به ترکیبات ساده تر طی یک سری واکنشهای چرخه ای صورت می گیرد. کربس این چرخه را چرخه تری کربوکسیلیک اسید (TCA) یا چرخه اسید سیتریک نامید.
در طی چرخه کربس چهار مرحله اکسایش انجام میگیرد که منجر به خروج دو مولکول CO2 از باقیمانده پیکر قند ، یعنی استیل کوآنزیم A و آزاد شدن مثبت اتم هیدروژن و بالاخره تشکیل مجدد اسید اگزالواستیک میگردد و این چرخه هشت مرحله دارد که عبارتند از:
۱- تولید سیترات:
چرخه اسیدسیتریک با ترکیب واحد چهارکربنی اگزالو استات و و احد دو کربنی گروه استیل از استیلCoA شروع می شود. اگزالواستات با استیل CoA و آب واکنش میدهد تا سیترات و CoA تولید شود.
۲- تولید ایزوسیترات از طریق سیس-اکونیتات:
گروه هیدروکسیل نوع سوم مکان مناسبی در مولکول سترات، برای دکربوکسیله شدن اکسایشی مرحله بعد، ندارد. بنابراین سیترات به ایزوسیترات ایزومره میشود تا این واحد شش کربنی بتواند متحمل دکربوکسیله شدن اکسایشی در مرحله بعد گردد. ایزومریزاسیون سیترات با یک مرحله آبگیری و به دنبال آن یک مرحله آبدهی انجام میشود. نتیجه آن جابجایی یک اتم هیدروژن و یک گروه هیدروکسیل است. آنزیمی که هر دو مرحله را کاتالیز میکند، آکونیتاز[۱] نامیده میشود زیرا سیس-آکونیتات مولکولی حدواسط است.
۳- اکسیداسیون ایزوسیترات به α- کتوگلوتارات وCO2 :
اکنون ما به اولین واکنش از چهار واکنش اکسایش-احیا در چرخه اسیدسیتریک میرسیم. دکربوکسیله شدن اکسایشی ایزوسیترات بوسیله ایزوسیترات دهیدروژناز[۲] کاتالیز میشود.
Isocitrate + NAD+ α-ketoglutarate + Co2 +NADH
ماده حدواسط در این واکنش اگزالوسوکسینات است که یک بتاکتواسید ناپایدار می باشد. در صورت اتصال به آنزیم CO2 خود را از دست میدهد تا α- کتوگلوتارات تشکیل شود.
۴- اکسیداسیون α- کتوگلوتارات به سوکسینیل CoA و :CO2
تبدیل ایزوسیترات به α- کتوگلوتارات با یک واکنش دکربوکسیله شدن اکسایشی دیگر دنبال میشود و سوکسینیل CoA از α- کتوگلوتارات بوجود می آید.
۵- تبدیل سوکسینیل CoA به سوکسینات:
تبدیل سوکسینیل کوآنزیم A به سوکسینات بوسیله آنزیم سوکسیینیل کوآنزیمA کاتالیز میشود. اهمیت این واکنش در ایجاد ترکیب پرانرژی در شکل GTP است. پیوند تیواستر موجود در سوکسینیل کوآنزیمA بر اثر آبکافت با آزادسازی کوآنزیمA مقدار انرژی آزاد میکند که برای سنتز GTP مورد استفاده قرار میگیرد.GTP سریعا فسفات خود را به ADP میدهد و ATP میسازد.
۶- اکسیداسیون سوکسینات به فومارات:
در این مرحله سوکسینات حاصل تحت تاثیر کوآنزیم FAD دو پروتون از دست میدهد و به فومارات تبدیل میشود آنزیم سوکسینات دهیدروژناز واکنش را کاتالیز میکند.
۷- هیدراتاسیون فومارات به مالات:
هیدراتاسیون قابل برگشت فومارات به L-مالات توسط فوماراز (فومارات هیدراتاز) کاتالیز میگردد. فوماراز (fumarase) اضافه شدن فضا-ویژه ی یک اتم هیدروژن و یک گروه هیدروکسیل را به صورت ترانس کاتالیز میکند. گروه هیدروکسیل تنها به یک پیوند دوگانه فومارات اضافه میشود و بنابراین فقط ایزومر نوع L مالات تشکیل میشود.
۸- اکسیداسیون مالات به اگزالواستات:
در آخرین واکنش چرخه اسیدسیتریک مالات دهیدروژناز وابسته به NAD، اکسیداسیون Lمالات به اگزالواستات را کاتالیز مینماید و پذیرنده هیدروژن نیز NAD+ است.
دوره زندگی یک یاخته از هنگام شکلگیری تا پایان تقسیم آن را چرخه یاختهای گویند. چرخه یاختهای یعنی زمان رشد یاخته که طی آن هسته و سیتوپلاسم رشد میکنند. این چرخه نتیجهای است از دو پدیده متناوب و پیاپی که در زندگی یاخته رخ میدهند. این دو پدیده عبارتند از: دو برابر شدن همه مواد یاخته ای که در مرحله انترفاز انجام میگیرد و تقسیم.
زندگی یاختهها در دو مرحله متوالی به صورت یک چرخه ، به نام چرخه یاختهای تکرار میشود. تقسیم یا تولید مثل یاخته یکی از این مراحل است. مساله مهم در تقسیم یاخته ، تقسیم ماده ژنتیکی بین دو یاخته دختر است. باکتریها این مساله را با همانندسازی DNA منفرد و تقسیم دوتایی یاخته حل کردهاند. یوکاریوتها ، از لحاظ ساختار ژنوم پیچیدهترند و تقسیم یاختهای پیچیدهتری به نام میتوز دارند.
در میتوز ، ریزلولهها به هر کروموزوم همانندسازی شده متصل میشوند و کروموزومهای خواهر را به قطبهای مخالف یاخته میکشاند. هنگامی که توزیع مجدد مواد کروموزومی کامل شد، یاخته تقسیم میگردد. در یوکاریوتها ، علاوه بر تقسیم میتوز ، تقسیم دیگری به نام میوز وجود دارد که به تشکیل گامتهای جنسی با کروموزومهای هاپلوئید میانجامد.
روند زندگی یاخته در پروکاریوتها میتواند به عنوان چرخهای ساده مطرح شود. یکی از بهترین نمونههای پروکاریوتها باکتریها هستند. در باکتریها اطلاعات ژنتیکی یا ژنوم به صورت DNA حلقوی دو رشتهای است که به نقطهای در سطح درونی غشای یاخته چسبیده است. در ابتدای زندگی یاخته ، دومین نسخه از DNA ساخته میشود. هنگامی که رشد باکتری به اندازه مناسبی رسید، یاخته تقسیم میشود و دو یاخته مساوی یا تقریبا مساوی بوجود میآیند. ابتدا غشای جدید پلاسمایی و مواد دیواره یاخته در محل تماس بین ژنوم دختر بوجود میآید.
به تدریج که ماده جدید به محل تماس اضافه میشود، غشای پلاسمایی در حال رشد به سمت درونی فشار میآورد و یاخته به شدت فشرده شده و به دو بخش تقسیم میگردد. شروع فشردگی در محل تماس غشایی دو ژنوم دختر این اطمینان را میدهد که هر یاخته جدید محتوی یکی از ژنومهای معین خواهد بود. سرانجام فرورفتگی غشا به مرکز یاخته میرسد و یاخته را به دو بخش تقسیم میکند. دیواره جدید یاختهای در پیرامون غشای جدید بوجود میآید و یا یاخته ، به دو یاخته تقسیم میشود.
چرخه یاختهای یک یاخته یوکاریوت شامل دو مرحله انترفاز و تقسیم است. در بیشتر یاخته های یوکاریوت ، روند حقیقی تقسیم یاخته کمتر از یک ساعت طول میکشد، اما مرحله انترفاز به زمان طولانیتری نیاز دارد. رویدادهای کلی چرخه یاختهای تحت کنترل فرآوردههای چند ژنی است که هماهنگی و رویدادهای مختلف را تنظیم میکنند.
مرحلهای از روند تقسیم را که در آن یاخته تقسیم نمیشود اینترفاز نامیدهاند و در این مرحله یاخته خود را برای ورود به مرحله دیگر تقسیم آماده میکند. مرحله اینترفاز شامل سه مرحله است.
مرحله رشد یاخته است که طی آن سنتز RNA و پروتئین فعالانه انجام میگیرد و یاخته خود را برای آغاز سنتز DNA آماده میکند. این مرحله 30 تا 50 درصد از کل چرخه یاختهای را دربرمیگیرد. در یاختههای پستانداران این زمان از 4 تا 9 ساعت متغیر است.
زمان سنتز DNA است و 30 تا 40 درصد از کل چرخه یاختهای را شامل میشود. این مرحله در یاختههای پستانداران 5 تا 7 ساعت طول میکشد.
زمان بعد از سنتز DNA است. در این مرحله یاخته تدارکات لازم را جهت تفکیک اطلاعات ژنتیکی همانندسازی میتوکندریها و اندامکهای دیگر ، متراکم شدن کروموزومها و سنتز و تجدید حیات ریزلولهها صورت میدهد. این مرحله به انرژی فراوانی نیاز دارد احتمالا این نیاز به خاطر آغاز میتوز است. این مرحله 10 تا 20 درصد زمان چرخه یاختهای را تشکیل میدهد.
در این مرحله ، دستگاه ریزلولهای (دوک تقسیم) تشکیل میشود که به کروموزومها متصل میگردند و کروموزومهای خواهری از هم جدا میشوند. این مرحله که میتوز نامیده میشود مرحله اساسی در جدا شدن دو ژنوم دختر است. مرحله میتوزی یا M کوتاهترین مرحله است که کمتر از یک ساعت طول میکشد. وارد شدن یاخته از مرحله انترفاز به میتوز مستلزم هماهنگی کامل بین رویدادهایی هست که در سیتوپلاسم و هسته رخ میدهند.
در این مرحله ، یاخته به دو یاخته دختر تقسیم میشود. هر یاخته دختر تقریبا نیمی از محتویات سیتوپلاسمی ، از جمله یکی از دو هسته همانندسازی شده را به عنوان میراث دریافت میکند. با پایان این مرحله یک چرخه کامل میشود.
نوعی تقسیم سلولی که طی آن هر سلول فقط نصف تعداد کروموزومهای سلول والد خود را دریافت میکند. در جانوران این تقسیم در هنگام تولید گامتها صورت میگیرد. میوز شامل دو مرحله است. در مرحله اول میوز ، در اینترفاز ماده وراثتی به شکل کروماتین است که قبل از تقسیم DNA آن همانندسازی میکند و دو برابر میشود. در مرحله دوم میوز ، مضاعف شدن DNA صورت نمیگیرد. بعد از پایان میوز از هر سلول والد 4 سلول حاصل میشود که هر کدام دارای نصف کروموزوم والدی هستند.
جالبه نه!!!!!!!!!!!
پارازیتیسم: (Parasitism)
رابطهی میان انگل و میزبان که دراکثر مواقع به ضرر میزبان تمام میشود.
● پارازیت: (Parasit)
یا انگل به موجودی گفته میشود که حداقل یک قسمت از چرخهی زندگی خود را داخل یا روی موجود زندهی دیگر که به آن میزبان یا host گفته میشود به سرمیبرد و تمام یا قسمتی از موادغذایی موردنیاز خود را از آن موجود کسب کند.
● انگلهای اجباری: (Obligate Parasite)
یعنی برخی از پاتوژنها مانند ویروسها، نماتدها و عدهای از قارچها برای تغذیه و تکمیل چرخهی زندگی خود، وابستگی کامل به سلول زندهی میزبان دارند و درمحیط غذایی غیرزنده قادر به رشد نمیباشند.
● ساپروفیت اجباری: (Obligate Saprophyte)
قادر به تغذیه از سلول زنده نمیباشند بلکه موادآلی موردنیاز خود را از منابع غیرزنده یا بقایای پوسیده تامین میکنند مانند باکتریها، مایکوپلاسماها و بسیاری از قارچها که قادرند هم از سلول گیاهی و هم درمحیط غیرزنده رشد کنند.
● دورهی بیماری:
فواصلی که درتوسعهی یک بیماری رخ میدهند را دوره یا چرخهی بیماری مینامند که شامل مراحل زیراست:
▪ تلقیح: (Inoculation)
عبارت از تماس عامل بیماریزا با گیاه است. عامل بیماریزا را مایهی تلقیح میگویند.
▪ رخنه: (Penetration)
رخنه عبارت از ورود عامل بیماریزا مستقیم یا از منافذ طبیعی و زخمها به داخل میزبان صورت میگیرد. قارچها، نماتدها و گیاهان گلدار انگل میتوانند به داخل گیاه نفوذ کنند. محل تماس قارچ با سطح گیاه کمی متورم شده و آپرسوریوم (Appresorium) تشکیل میشود ازمحل آپرسوریوم یک هیف ظریفی به نام میخ رخنه خارج شده و به کمک آن وارد گیاه میشود. گیاهان انگل گلدار نیز آپرسوریوم و میخ رخنه تولید میکنند. تمام باکتریها و بسیاری از قارچها توسط روزنههای هوایی، آبی، عدسکها و زخم وارد گیاه میشوند ویروسها و بعضی از باکتریها و پاتوژنهای دیگر میتوانند توسط نیش حشرات به داخل بافت میزبان رخنه کنند.
▪ عفونت: (Infection)
عفونت مرحلهای است که پاتوژن درداخل میزبان با سلولهای حساس ارتباط برقرارکرده، غذای خود را ازآنها جذب میکند. گیاه دراین مرحله مکانیسم دفاعی مختلفی ازخود آشکار میسازد.
▪ دورهی نهفتگی بیماری:(Latent Period)
مدت زمان بین تلقیح تاظهور علایم بیماری را دورهی نهفتگی یا کمون میگویند.
▪ تهاجم: (Invasion)
دراین مرحله عوامل بیماریزا بهصورتهای گوناگون و به درجات متفاوت در بافت میزبان خود پخش میشوند.
▪ تولیدمثل: (Reproduction)
نحوهی تولیدمثل درانگل متفاوت است. باکتریها بهصورت تقسیم دوتایی سلول و بهندرت ازطریق جنسی تکثیر میشوند. قارچها ازطریق تولید اسپورهای جنسی و غیرجنسی و میکوپلاسماها، پروتزوآها با تقسیم ساده تکثیر میشوند ویروسها و ویروئیدها ازطریق همانندسازی (replication) با استفاده از تقسیم سلول، نماتدها با تخمگذاری و گیاهان گلدار انگل با تولید بذر تولیدمثل میکنند.
▪ انتشار پاتوژن: (Transmission)
انتشار انگلها مانند زئوسپورهای قارچ، باکتری، نماتد میتوانند مسافت کوتاهی را طی کنند اما دراکثر مواقع انگلها به صورت غیرفعال توسط باد، باران، حشرات، آب آبیاری، بذر، غده و نشاءهای آلوده، جانوران و ادوات کشاورزی و باغبانی انتشار پیدا میکنند.
▪ زمستان گذرانی: (Over wintering)
انگلهای گیاهان چندساله زمستان را در گیاهان میگذرانند. قارچهایی که انگل گیاهان یکساله هستند ممکن است زمستان را به شکل اسپور، میسلیوم درحالت خواب، اسکلرت (سختینه) درروی بقایای گیاهی و یا دربذر و غده سپری کنند، باکتریها نیز درداخل بذر، غده، گیاهان آلوده و خاک زمستان را میگذرانند. نماتدها در بیشتر مواقع بهصورت تخم درخاک و یا بهندرت بهشکل لارو در بذر زمستان گذرانی میکنند. ویروسها در حشرات ناقل، گیاهان میزبان، بذر و غده زمستان را میگذرانند…
● بیرنگی: (etiolation)
ازبین رفتن رنگ سبز گیاه به علت رشد درتاریکی یا دراثر مواد تولید شده در میکروارگانیزمها
● سبزردی یا کلروز: (chlorosis)
به از بین رفتن جزئی یا کلی رنگ سبز اندامهای گیاهی دراثر کمبود موادغذایی یا حملهی پاتوژنها با وجود نور کافی گفته میشود. کلروز با برطرف شدن عامل آن محو شده و گیاه رنگ طبیعی خود را به دست میآورد.
● ملانوز: (melanose)
به قهوهای یا سیاه شدن غده و اندامهای گوشتی میگویند، این بیماری دراثر کمبود اکسیژن پدید میآید.
● موزائیک: (mosaic)
ایجاد لکههای زرد در پیکرهی سبز پهنک را موزائیک مینامند که از بیماریهای ویروسی است.
● پلاسیدگی: (wilting)
درگیاهانی دیده میشود که ریشه یا آوندهایشان مورد حمله قرارگرفته باشند.
● لکهدارشدن برگ و میوه:
بسیاری از انگلها تولید لکه دربرگ و میوه میکنند. اندازه، شکل، رنگ، لکهها میتواند درتشخیص بیماری مهم باشد.
● ریزش اندامهای گیاهی:
ریزش برگ، گل، جوانه، میوه در صورتی که غیرطبیعی و ناشی ازبیماری است که بیاندازه باشد.
● نانیسم: (nanisme)
نانیسم یا کوتولگی اندامهای گیاهی دراثر کاهش تعدادی از سلولهای گیاهی هیپوپلازی (hypoplasia) و یا کوچک شدن اندازهی سلولها هیپوتروفی (hypotrophy) پدید میآید.
● ژیگانتیسم: (gigantism)
عبارت از رشد بیاندازهی اندامهای گیاهی دراثر افزایش تعداد سلولها هیپرپلازی (hyperplasia) و یا رشد بیاندازهی سلول هیپرتروفی (hypertrophy) میباشد. ژیگانتیسم در اثر افزایش ازت خاک، عوامل نامساعد محیط، بیماریهای باکتریایی و… بوجود میآید.
● عدم تقارن دربرگ:
با ازبین رفتن تقارن بین دوقسمت پهنک بوجود میآید.
● جارویی شدن:
شاخهها از فواصل نزدیک بهم رشد کرده، شکل جارو به خود میگیرند.
● روزت: (rosette)
فاصلهی میان گره هاکم شده و برگها بهصورت کپهای مانند گلبرگهای گل سرخ شده.
● تاولی شدن:
بافت میان رگبرگها رشد فوق العادهای پیدا کرده و در روی پهنک به شکل تاول ظاهر میشود.
● غده یا گال (سرطان):
دراثر تحریک سلولها وعمل هیپروتروفی یا هیپرپلازی بوجود میآید.
● تغییراستحکام بافت گیاهی:
دراثر بیماری ممکن است بافت گیاهی استحکام خود را ازدست داده، پوسیده شود.
● نکروز: (necrosis)
نکروز دراثر مرگ سلولهای گیاه بوجود میآید که بهصورت بافت مرده یا لکهی قهوهای خشک ظاهر میشود.
● بلایت یا بادزدگی: (blight)
مرگ سریع برگ، جوانه، شاخه و اندام گیاهی میگویند.
● شانکر: (canker)
به ناحیهی مرده نکروتیک فرورفته با حاشیهی مشخص در پوست ریشه، تنه یا شاخه میگویند.
● مرگ سرشاخه: (dieback)
مرگ سریع سرشاخهها از انتها به پائین گسترش مییابد.
● آنتراکنوز: (anthracnose)
به لکههای زخم مانند نکروتیک روی برگ، ساقه، میوه یا گل میگویند.
● جرب:(scab)
لکههای موضعی روی برگ، میوه، غده و یا سایرقسمتهای گیاه که بهطور عمده کمی برجسته یا فرورفته بوده و ترک خورده نیز میباشند.
● وارت: (wart)
زگیل
● زنگ: (rust)
تاولهای شبیه به زنگ آهن درروی برگ و یا سایر اندامهای هوایی گفته میشود.
● سفیدک: (mildew)
لکههای زرد یا نکروتیک (خشک) روی برگ، ساقه و میوه اند که بهطورمعمول با ریسه یا اندامهای بارده قارچ همراه هستند.
● لکه: (blotch)
قسمتهای نسبتاً وسیع ونامنظم تغییر رنگ یافته یا مرده روی اندامهای گیاه
● مومیایی: (mummy)
میوهای که براثر حملهی قارچ پوسیده و سپس چروکیده و خشک شده باشد.
● سیاهک: (smut)
بیماری ناشی از قارچهای راستهی Ustilaginales
● پژمردگی: (wilt)
پلاسیدگی یا ازبین رفتن شادابی گیاه براثر کمبود یا ازدست دادن آب، پژمردگی ممکن است براثر اختلال درانتقال یا جذب آب.
● زردی: (yellows)
اصطلاحی برای توصیف بیماریهای گیاهی که نشانهی عمده و شهود آنها زردی است.
● هوازی: (aerobe)
موجود زندهای که برای فعالیت و رشد نیاز به اکسیژن دارد.
● بیهوازی: (anaerobe)
موجود زندهای که درنبود اکسیژن (O۲) آزاد، فعالیت و رشد میکند.
● غیرزنده: (a biotic)
واژهای برای توصیف بیماریهایی که براثر عوامل غیرزنده بوجود میآید.
● آفلاتوکسین:(Aflatoxin)
زهرابهای که قارچ Aspergillus و برخی دیگر از قارچها تولید میکنند و برای انسان و حیوان زیانآور است.
● باکتری: (bacterium)
موجود زندهی پروکاریوت و معمولاً تک سلولی با دیوارهی مشخص که تکثیرآن به روش تقسیم دوتایی انجام میشود.
● بیماری باکتریایی: (bacteriosis)
هرنوع عفونت یا بیماری که عامل آن باکتری باشد.
● تشخیص: (diagnosis)
شناسایی بیماری، اختلال یا عارضه و نیز شناسایی عامل آنها.
● خفتگی: (dormancy)
حالت غیرفعال موجودات زنده براثر شرایط
● دوز: (dose)
۱) میزان آفتکش درواحد سطح حجم یا وزن
۲) مقدار بیمارگر که برای مایهزنی به کار میرود.
● گیاه تله: (decoy crop)
گیاهی زراعی که به منظور جلب بیمارگر و کاهش جمعیت آن کشت میشود کاهش جمعیت بیمارگر از طریق حذف گیاه تله انجام میشود.
● گردپاشی: (dusting)
پاشیدن آفتکشها به صورت گرد.
● اپی فیت: (epiphyte)
موجود زندهای که بدون داشتن رابطهای انگلی روی سطح گیاه به سرمیبرد.
● قارچ: (fungus)
موجود زندهای با هستهی حقیقی که اندام رویشی آن معمولاً به شکل ریسه است و موادغذایی خود را ازطریق جذب گرفته و تولیدمثل آن با تشکیل هاگهای جنسی، غیرجنسی یا هردو است.
● زیستگاه: (habitat )
محل طبیعی زندگی موجود زنده
● دامنهی میزبانی: (host range)
مجموعهی میزبانان یک بیمارگر که به طورطبیعی شناخته شده و یا به طورآزمایشی تعیین شده باشد.
● ریسه: (hypha )
رشتهای لولهای شکل که واحد ساختمانی اغلب قارچها است.
● میسلیوم: (mycelium )
توده ریسه (hyphae) قارچها
● قارچشناسی: (mycology)
علم مطالعه قارچها
● میکوپلاسمایی: (mycoplasma)
موجودات شبیه باکتری ولی بدون دیواره یاخته
● نماتد: (nematode)
جانورکرمی شکل یا نخ مانند از شاخهی Nematoda که ممکن است انگل گیاه یا حیوان باشد و بهطور آزاد درآب یا خاک زندگی میکند.
● نماتدشناسی: (nematology)
علم مطالعهی نماتدها
● پاتووار: (pathovar)
زیرگونهای از باکتری که ازلحاظ دامنهی میزبانی متمایز باشد.
● پاتوتیپ: (pathotype)
زیرگونهای از بیمارگر که ازلحاظ بیماریزایی (بهویژه دامنهی میزبانی) متمایز باشد.
● سختینه: (sclerotium)
اندامی سخت، فشرده و مقاوم دربرابر شرایط نامساعد محیط که میتواند زمانی طولانی به حالت غیرفعال باقی بماند و پس از مساعد شدن شرایط جوانه زند.
● تنش: (stress)
اثر نامساعد محیط خارج روی گیاه وبیماری
● استایلت: (stylet)
قطعات دهان دراز، باریک و توخالی برخی حشرات و نماتدها برای سوراخ کردن بافت میزبان و کشیدن مواد غذایی ازآن.
● همزیستی: (symbiosis)
زندگی دوموجود زنده غیرمشابه باهم به نحوی که این نوع زندگی برای هر دومفید باشد.
● تحمل: (tolerance)
نوعی واکنش درمقابل بیمارگر که درآن گیاه آلوده میشود ولی خسارت چندانی نمیبیند یا نشانههای شدیدی درآن به وجود نمیآید. که درواقع تحمل نوعی پذیرندگی است.
● ویروسشناسی:(virology)
علم مطالعهی ویروسها
● پرآزاری: (virulence)
شدت بیماریزایی بیمارگر
● زهرابه: (toxin)
۱) ترکیباتی که بهوسیلهی بیمارگر تولید و موجب بروز تمام و یا قسمتی از نشانههای بیماری درگیاه میشود.
۲) هرگونه ترکیبی که ازموجودی تولید میشود و برای برخی موجودات دیگر زیانآور است.
رابطهی میان انگل و میزبان که دراکثر مواقع به ضرر میزبان تمام میشود.
● پارازیت: (Parasit)
یا انگل به موجودی گفته میشود که حداقل یک قسمت از چرخهی زندگی خود را داخل یا روی موجود زندهی دیگر که به آن میزبان یا host گفته میشود به سرمیبرد و تمام یا قسمتی از موادغذایی موردنیاز خود را از آن موجود کسب کند.
● انگلهای اجباری: (Obligate Parasite)
یعنی برخی از پاتوژنها مانند ویروسها، نماتدها و عدهای از قارچها برای تغذیه و تکمیل چرخهی زندگی خود، وابستگی کامل به سلول زندهی میزبان دارند و درمحیط غذایی غیرزنده قادر به رشد نمیباشند.
● ساپروفیت اجباری: (Obligate Saprophyte)
قادر به تغذیه از سلول زنده نمیباشند بلکه موادآلی موردنیاز خود را از منابع غیرزنده یا بقایای پوسیده تامین میکنند مانند باکتریها، مایکوپلاسماها و بسیاری از قارچها که قادرند هم از سلول گیاهی و هم درمحیط غیرزنده رشد کنند.
● دورهی بیماری:
فواصلی که درتوسعهی یک بیماری رخ میدهند را دوره یا چرخهی بیماری مینامند که شامل مراحل زیراست:
▪ تلقیح: (Inoculation)
عبارت از تماس عامل بیماریزا با گیاه است. عامل بیماریزا را مایهی تلقیح میگویند.
▪ رخنه: (Penetration)
رخنه عبارت از ورود عامل بیماریزا مستقیم یا از منافذ طبیعی و زخمها به داخل میزبان صورت میگیرد. قارچها، نماتدها و گیاهان گلدار انگل میتوانند به داخل گیاه نفوذ کنند. محل تماس قارچ با سطح گیاه کمی متورم شده و آپرسوریوم (Appresorium) تشکیل میشود ازمحل آپرسوریوم یک هیف ظریفی به نام میخ رخنه خارج شده و به کمک آن وارد گیاه میشود. گیاهان انگل گلدار نیز آپرسوریوم و میخ رخنه تولید میکنند. تمام باکتریها و بسیاری از قارچها توسط روزنههای هوایی، آبی، عدسکها و زخم وارد گیاه میشوند ویروسها و بعضی از باکتریها و پاتوژنهای دیگر میتوانند توسط نیش حشرات به داخل بافت میزبان رخنه کنند.
▪ عفونت: (Infection)
عفونت مرحلهای است که پاتوژن درداخل میزبان با سلولهای حساس ارتباط برقرارکرده، غذای خود را ازآنها جذب میکند. گیاه دراین مرحله مکانیسم دفاعی مختلفی ازخود آشکار میسازد.
▪ دورهی نهفتگی بیماری:(Latent Period)
مدت زمان بین تلقیح تاظهور علایم بیماری را دورهی نهفتگی یا کمون میگویند.
▪ تهاجم: (Invasion)
دراین مرحله عوامل بیماریزا بهصورتهای گوناگون و به درجات متفاوت در بافت میزبان خود پخش میشوند.
▪ تولیدمثل: (Reproduction)
نحوهی تولیدمثل درانگل متفاوت است. باکتریها بهصورت تقسیم دوتایی سلول و بهندرت ازطریق جنسی تکثیر میشوند. قارچها ازطریق تولید اسپورهای جنسی و غیرجنسی و میکوپلاسماها، پروتزوآها با تقسیم ساده تکثیر میشوند ویروسها و ویروئیدها ازطریق همانندسازی (replication) با استفاده از تقسیم سلول، نماتدها با تخمگذاری و گیاهان گلدار انگل با تولید بذر تولیدمثل میکنند.
▪ انتشار پاتوژن: (Transmission)
انتشار انگلها مانند زئوسپورهای قارچ، باکتری، نماتد میتوانند مسافت کوتاهی را طی کنند اما دراکثر مواقع انگلها به صورت غیرفعال توسط باد، باران، حشرات، آب آبیاری، بذر، غده و نشاءهای آلوده، جانوران و ادوات کشاورزی و باغبانی انتشار پیدا میکنند.
▪ زمستان گذرانی: (Over wintering)
انگلهای گیاهان چندساله زمستان را در گیاهان میگذرانند. قارچهایی که انگل گیاهان یکساله هستند ممکن است زمستان را به شکل اسپور، میسلیوم درحالت خواب، اسکلرت (سختینه) درروی بقایای گیاهی و یا دربذر و غده سپری کنند، باکتریها نیز درداخل بذر، غده، گیاهان آلوده و خاک زمستان را میگذرانند. نماتدها در بیشتر مواقع بهصورت تخم درخاک و یا بهندرت بهشکل لارو در بذر زمستان گذرانی میکنند. ویروسها در حشرات ناقل، گیاهان میزبان، بذر و غده زمستان را میگذرانند…
● بیرنگی: (etiolation)
ازبین رفتن رنگ سبز گیاه به علت رشد درتاریکی یا دراثر مواد تولید شده در میکروارگانیزمها
● سبزردی یا کلروز: (chlorosis)
به از بین رفتن جزئی یا کلی رنگ سبز اندامهای گیاهی دراثر کمبود موادغذایی یا حملهی پاتوژنها با وجود نور کافی گفته میشود. کلروز با برطرف شدن عامل آن محو شده و گیاه رنگ طبیعی خود را به دست میآورد.
● ملانوز: (melanose)
به قهوهای یا سیاه شدن غده و اندامهای گوشتی میگویند، این بیماری دراثر کمبود اکسیژن پدید میآید.
● موزائیک: (mosaic)
ایجاد لکههای زرد در پیکرهی سبز پهنک را موزائیک مینامند که از بیماریهای ویروسی است.
● پلاسیدگی: (wilting)
درگیاهانی دیده میشود که ریشه یا آوندهایشان مورد حمله قرارگرفته باشند.
● لکهدارشدن برگ و میوه:
بسیاری از انگلها تولید لکه دربرگ و میوه میکنند. اندازه، شکل، رنگ، لکهها میتواند درتشخیص بیماری مهم باشد.
● ریزش اندامهای گیاهی:
ریزش برگ، گل، جوانه، میوه در صورتی که غیرطبیعی و ناشی ازبیماری است که بیاندازه باشد.
● نانیسم: (nanisme)
نانیسم یا کوتولگی اندامهای گیاهی دراثر کاهش تعدادی از سلولهای گیاهی هیپوپلازی (hypoplasia) و یا کوچک شدن اندازهی سلولها هیپوتروفی (hypotrophy) پدید میآید.
● ژیگانتیسم: (gigantism)
عبارت از رشد بیاندازهی اندامهای گیاهی دراثر افزایش تعداد سلولها هیپرپلازی (hyperplasia) و یا رشد بیاندازهی سلول هیپرتروفی (hypertrophy) میباشد. ژیگانتیسم در اثر افزایش ازت خاک، عوامل نامساعد محیط، بیماریهای باکتریایی و… بوجود میآید.
● عدم تقارن دربرگ:
با ازبین رفتن تقارن بین دوقسمت پهنک بوجود میآید.
● جارویی شدن:
شاخهها از فواصل نزدیک بهم رشد کرده، شکل جارو به خود میگیرند.
● روزت: (rosette)
فاصلهی میان گره هاکم شده و برگها بهصورت کپهای مانند گلبرگهای گل سرخ شده.
● تاولی شدن:
بافت میان رگبرگها رشد فوق العادهای پیدا کرده و در روی پهنک به شکل تاول ظاهر میشود.
● غده یا گال (سرطان):
دراثر تحریک سلولها وعمل هیپروتروفی یا هیپرپلازی بوجود میآید.
● تغییراستحکام بافت گیاهی:
دراثر بیماری ممکن است بافت گیاهی استحکام خود را ازدست داده، پوسیده شود.
● نکروز: (necrosis)
نکروز دراثر مرگ سلولهای گیاه بوجود میآید که بهصورت بافت مرده یا لکهی قهوهای خشک ظاهر میشود.
● بلایت یا بادزدگی: (blight)
مرگ سریع برگ، جوانه، شاخه و اندام گیاهی میگویند.
● شانکر: (canker)
به ناحیهی مرده نکروتیک فرورفته با حاشیهی مشخص در پوست ریشه، تنه یا شاخه میگویند.
● مرگ سرشاخه: (dieback)
مرگ سریع سرشاخهها از انتها به پائین گسترش مییابد.
● آنتراکنوز: (anthracnose)
به لکههای زخم مانند نکروتیک روی برگ، ساقه، میوه یا گل میگویند.
● جرب:(scab)
لکههای موضعی روی برگ، میوه، غده و یا سایرقسمتهای گیاه که بهطور عمده کمی برجسته یا فرورفته بوده و ترک خورده نیز میباشند.
● وارت: (wart)
زگیل
● زنگ: (rust)
تاولهای شبیه به زنگ آهن درروی برگ و یا سایر اندامهای هوایی گفته میشود.
● سفیدک: (mildew)
لکههای زرد یا نکروتیک (خشک) روی برگ، ساقه و میوه اند که بهطورمعمول با ریسه یا اندامهای بارده قارچ همراه هستند.
● لکه: (blotch)
قسمتهای نسبتاً وسیع ونامنظم تغییر رنگ یافته یا مرده روی اندامهای گیاه
● مومیایی: (mummy)
میوهای که براثر حملهی قارچ پوسیده و سپس چروکیده و خشک شده باشد.
● سیاهک: (smut)
بیماری ناشی از قارچهای راستهی Ustilaginales
● پژمردگی: (wilt)
پلاسیدگی یا ازبین رفتن شادابی گیاه براثر کمبود یا ازدست دادن آب، پژمردگی ممکن است براثر اختلال درانتقال یا جذب آب.
● زردی: (yellows)
اصطلاحی برای توصیف بیماریهای گیاهی که نشانهی عمده و شهود آنها زردی است.
● هوازی: (aerobe)
موجود زندهای که برای فعالیت و رشد نیاز به اکسیژن دارد.
● بیهوازی: (anaerobe)
موجود زندهای که درنبود اکسیژن (O۲) آزاد، فعالیت و رشد میکند.
● غیرزنده: (a biotic)
واژهای برای توصیف بیماریهایی که براثر عوامل غیرزنده بوجود میآید.
● آفلاتوکسین:(Aflatoxin)
زهرابهای که قارچ Aspergillus و برخی دیگر از قارچها تولید میکنند و برای انسان و حیوان زیانآور است.
● باکتری: (bacterium)
موجود زندهی پروکاریوت و معمولاً تک سلولی با دیوارهی مشخص که تکثیرآن به روش تقسیم دوتایی انجام میشود.
● بیماری باکتریایی: (bacteriosis)
هرنوع عفونت یا بیماری که عامل آن باکتری باشد.
● تشخیص: (diagnosis)
شناسایی بیماری، اختلال یا عارضه و نیز شناسایی عامل آنها.
● خفتگی: (dormancy)
حالت غیرفعال موجودات زنده براثر شرایط
● دوز: (dose)
۱) میزان آفتکش درواحد سطح حجم یا وزن
۲) مقدار بیمارگر که برای مایهزنی به کار میرود.
● گیاه تله: (decoy crop)
گیاهی زراعی که به منظور جلب بیمارگر و کاهش جمعیت آن کشت میشود کاهش جمعیت بیمارگر از طریق حذف گیاه تله انجام میشود.
● گردپاشی: (dusting)
پاشیدن آفتکشها به صورت گرد.
|
آیا میدانستید که قلب میگو در سر آن واقع است ؟
آیا میدانستید که اغلب مارها ۶ ردیف دندان دارند ؟
آیا میدانستید که فاصله بین مچ دست تا آرنج برابر با طول کف پا است ؟
آیا میدانستید که قلب شما روزی ۱۰۱۰۰۰ بار می تپد ؟
آیا میدانستید که از دست دادن تنها ۱٪ از آب بدن موجب تشنگی میشود ؟
آیا میدانستید که مردان روزی ۴۰ و زنان روزی ۷۰ تار مو از دست میدهند ؟
آیا میدانستید که زنان دو برابر مردان چشمک میزنند ؟
آیا میدانستید که ناخن های دست ۴ برابر سریعتر از ناخن های پا رشد میکنند ؟
آیا میدانستید که انسان سالانه بیش از ۱۰ میلیون مرتبه پلک می زند ؟
آیا میدانستید که خورشید ۳۳۰۳۳۰ مرتبه بزرگتر از زمین است ؟
آیا میدانستید که قلب وال در هر دقیقه فقط ۹ بار می زند ؟
آیا میدانستید که دلفینها هم مانند گرگها هنگام خواب یک چشمشان را باز میگذارند ؟
آیا میدانستید که قدیمیترین آدامسی که جویده شده، متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش بوده است ؟
آیا میدانستید اولین اتوموبیل را مظفرالدین شاه قاجار وارد ایران کرد؟
آیا میدانستید قدرت بینایی جغد ۸۲ برابر قدرت دید انسان است؟
آیا میدانستید در شیلی منطقه ی صحرایی وجود دارد که هزاران سال است در آن باران نباریده است؟
آیا میدانستید هر ۵۰ ثانیه یک نفر در دنیا به بیماری ایدز مبتلا می شود؟
آیا میدانستید وزن اسکلت انسان بالغ بر سیزده تا پانزده کیلوگرم است؟
آیا میدانستید خرس قطبی هنگامی که روی دو پا میایستد حدود سه متر است؟
آیا میدانستید زرافه می تواند با زبانش گوشهایش را تمیز کند؟
آیا میدانستید خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که میتوانند بدون برگشتن اشیاء پشت سر خود را ببینند؟
آیا میدانستید کبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد می کند؟
آیا میدانستید هر عنکبوت تار ویژه خود را دارد و هیچگاه تارهای آنها به هم شبیه نیستند؟
آیا میدانستید رودی در کامبوج شش ماه سال از شمال به جنوب و شش ماه دیگر سال از جنوب به شمال جریان دارد؟
آیا میدانستید طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست؟
آیا میدانستید سریع ترین عضله بدن انسان زبان است؟
آیا میدانستید شبکه چشم ۱۳۵ میلیون سلول احساس دارد که مسوولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد؟
آیا میدانستید بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد؟
آیا میدانستید در برج ایفل دو میلیون و نیم پیچ به کار رفته است؟
آیا میدانستید طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلومتر است
آیا میدانستید هشت پا با وجود داشتن بدنی بزرگ می تواند از سوراخی به قطر پنج سانتیمتر عبور کند؟
آیا میدانستید تنها موجودی که می تواند به پشت بخوابد انسان است؟
آیا میدانستید چشم سالم انسان می تواند ده میلیون رنگ مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد؟
آیا میدانستید فیل بالغ در روز بطور متوسط دویست و بیست کیلوگرم غذا و دویست لیتر آب مصرف می کند؟
آیا میدانستید اگر زنی به کوررنگی مبتلا باشد، فرزندان پسر او کوررنگ می شوند؟
آیا میدانستید کوههای آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند می شوند؟
آیا میدانستید همه نوزادان میگو نر متولد می شوند و بعد از چند هفته بخشی از نوزادان به ماده تبدیل می شوند؟
آیا میدانستید وزن کوه یخی متوسط الحجم بیست میلیون تن است؟
آیا میدانستید حس بویایی انسان قادر به دریافت و تشخیص ده هزار بوی متفاوت است؟
آیا میدانستید یک قطره آب دارای یک صد میلیارد اتم است؟
آیا میدانستید تعداد افرادی که سالانه از نیش زنبور می میرند بیشتر از کسانی است که سالانه از نیش مار می میرند؟
آیا میدانستید خورشید روزانه معادل صد و بیست و شش هزار میلیارد اسب بخارانرژی به زمین میفرستد؟
آیا میدانستید گرده گل هرگز فاسد نمی شود و از محدود مواد طبیعی است که تا زمان نا محدودی باقی می ماند؟
آیا میدانستید حس بویایی خرس تقریبا صد برابر قوی تر از انسان است؟
آیا میدانستید تا قرن پنجم میلادی متوسط عمر مردم اروپا از سی سال فراتر نمیرفت؟
آیا میدانستید مغز فیزیکدان نابغه، آلبرت اینشتین پانزده درصد از حجم مغز انسان عادی بزرگتر بود؟
آیا میدانستید تنها چیزی که در اسید حل نمیشود الماس است و فقط خیلی زیاد آن را از بین میبرد؟
آیا میدانستید هنگام صحبت برای بیان هر کلمه هفتاد و دو ماهیچه به کار گرفته میشود؟
آیا میدانستید اگر تکثیر باکتری تا بیست و چهار ساعت ادامه یابد، توده دو تنی از یک باکتری بوجود می آید؟
آیا میدانستید یک میلیون سیاره به اندازه زمین در خورشید جای میگیرد؟
آیا میدانستید خرسها موجوداتی چپ دست هستند؟
آیا میدانستید هر یک لیتر بنزین معادل بیست و سه و نیم تن گیاهان مدفون شده در قرنها پیش است؟
آیا میدانستید کوه قره قوروم در هند بعد از کوه هیمالیا با تفاضل ۲۳۷ متر بلندترین کوه دنیا میباشد؟
آیا میدانستید هر ساله حدود پانصد شهابسنگ نسبتاً بزرگ به زمین برخورد میکند؟
آیا میدانستید ۱۷ هزار نوع زنبور در جهان شناسایی شده است؟
آیا میدانستید بلندی شترمرغ به دو متر و نیم و وزنش به ۹۰ کیلو می رسد؟
در احادیث آمده است که پنج میوه از بهشت آمده است: انار ، سیب ، به ، انگور و رطب.
سرزمین میوه به، بین دریای خزر و دریای سیاه است، جایی که رشته کوه های کاکاسس (Caucasus) ، شمال ترکیه را به ایران پیوند می دهد.
بیشتر از 4000 سال است که درخت به، در آسیا و مدیترانه می روید. درخت به، برای رویش به دمای کمتر از 7 درجه سانتیگراد احتیاج دارد. در بهار گل های درخت به درمی آیند که رنگ صورتی یا سفید هستند. به، جزو خانواده گلابی و سیب می باشد. ظاهر میوه به، شبیه سیب زرد یا گلابی است.
مزه و طعم میوه به، شبیه سیب است. میوه به کمی خشک، سفت، ترش و شیرین می باشد. مارمالاد، مربا و ژله به بسیار فراوان است.
میوه به همانند سیب، در حین پختن پکتین تولید می کند. پکتین باعث سفت شدن به می شود.
زمانی که چینی ها دارچین و ریواس را و هندی ها نارگیل را برای تجارت می بردند، ایرانی ها (به خصوص اصفهانی ها) به، سیب و زعفران را به کشورهای دیگر می بردند.
در کشورهای خاورمیانه میوه به، یک غذای معمول بود که هم به صورت خام و هم به صورت پخته خورده می شد.
اگر میوه به نرسیده باشد، آن را در دمای اتاق قرار می دهند تا تمام میوه به رنگ زرد درآید و بو دار شود.
حال اگر می خواهید میوه به رسیده را چند روز نگه دارید، آن را در یخچال قرار دهید، ولی به را کنار سیب یا گلابی نگذارید، زیرا ممکن است بوی خوش آن بر روی میوه های دیگر اثر بگذارد.
میوه به را به صورت آبپز و بخارپز تهیه کرده و به عنوان غذا یا دسر مصرف می کنند.
* در زمان قدیم، زنان دانه به را می کوبیدند و در مقداری آب خیس می کردند و از لعاب به دست آمده ی آن، برای لوله کردن مو و صاف نگه داشتن آن استفاده می نمودند.
* در یونان، افراد به عنوان تشریفات ازدواج از میوه به استفاده می کردند. آنها میوه به را به طرف ارابه عروس و داماد پرت می کردند. آنها بر این عقیده بودند که میوه به نشانه ای از باروری است و آن را به الهه عشق خود تقدیم می کردند.
* در روم یکی از طبیعی دان ها، میوه به را با نام های سیب طلایی، سیب گنجشکی و همینطور سیب مست خوانده بود.
* یک نظریه در مورد به این بود که اگر زنان باردار میوه به را زیاد بخورند، بچه آنها نابغه خواهد شد.
* به علت آنکه میوه به دارای خاصیت اسیدی است، در کشورهایی مثل آلمان و آفریقای جنوبی که غذاهای چرب بیشتر می خورند، شناخته شده است.
* اروپایی ها بر این باورند که میوه به، به هضم گوشت کمک می کند، به همین دلیل با گوشت های چرب، به سرو می شود.
میوه به دارای مقدار زیادی فیبر غذایی، پتاسیم ، قند و ویتامین C می باشد. این میوه فاقد چربی است.
به طور کلی، یک عدد میوه به با وزن 92 گرم، دارای 52 کیلوکالری، 0/37 گرم پروتئین، 0/09 گرم چربی ، 14/08 گرم کربوهیدرات ، 1/7 گرم فیبر و 0 میلی گرم کلسترول می باشد. بیشترین املاح موجود در به، پتاسیم و فسفر و کمترین آنها روی است. بیشترین ویتامین ها در به، ویتامین C و بعد از آن ویتامین A می باشد.
اثرات مثبت بر فکر و ذهن
تجدید و احیای روحیه
خوشحال بودن
از بین برنده افسردگی ناشی از انواع سردردها
تقویت کننده قلب، کبد و معده
مفید برای زخم معده
تحریک کننده اشتها
نرم کننده سینه
ادرارآور
کمک به هضم غذا
جلوگیری از التهاب پلک و استراحت چشمان خسته ؛ به این طریق که چند قاچ به تازه را روی محل درد قرار دهید.
از بین برنده بوی بد دهان
خوشبوکردن اتاق
مفید برای کاهش وزن، به دلیل دارا بودن مقدار زیادی فیبر. اگر شما قصد افزایش وزن دارید، میوه به را مصرف نکنید.
ضد سرطان به علت آنکه این میوه دارای آنتی اکسیدان می باشد.
کمک به پایین آوردن کلسترول خون
کمک به پایین آوردن فشار خون، به خاطر دارا بودن پتاسیم
کاهش خطرات بیماری های قلبی، به خاطر دارا بودن ویتامین C
تحقیقات نشان داده است که میوه به ممکن است خاصیت ضد ویروسی نیز داشته باشند.
جلوی خون ریزی را می گیرد.
جلوی تهوع و استفراغ غیر ارادی را می گیرد.
سردرد را برطرف می کند.
از بین برنده تشنگی می باشد.
برای درمان ذات الریه، گلودرد، صدای گرفته و خشن مفید است.
ضد تب
مفید برای اسهال
لعاب به دانه برای ترمیم زخم ها و سوختگی پوست در اثر آتش بسیار مفید است.
جویدن به دانه برای رفع کندی دندان ها و برای تقویت نیروی جنسی در گرم مزاج ها مفید است.
به را کاملا بپزید و آب آن را بگیرید و آن را با روغن زیتون بجوشانید، آن قدر که آب آن تبخیر شود و فقط روغن بماند. به این ترتیب روغن به بدست می آید.
روغن به، برای جلوگیری از عرق کردن، سرگیجه، وزوز گوش و تقویت معده و کبد و قلب بسیار مفید است.
مربای به با عسل برای سلامتی بسیار مفید است و برای تقویت سینه استفاده می گردد.
خدا را شکر که همه نعمت در اختیار ما گذاشته است. این ما هستیم که قدر این نعمات را باید بدانیممنبع:کانون دانشکده علوم پایه
سلام دوستای گلم این عکس هایی که مشاهده می کنید در یک روز خاطره انگیز
به همراه دوستان خوبم در باغ پرندگان گرفته شده
امیدوارم از دیدنشون لذت ببرین.
در ردهبندی جانداران هشت طبقهٔ اصلی وجود دارد که از بزرگ به کوچک به این صورت هستند:
طبقهها(رتبهها)ی گیاهشناسی و جانورشناسی گاه اندکی متفاوتند.
ولی جاندارن بر اساس طبقهبندی ادوارد چاتون به پروکاریوتها و یوکاریوتها تقسیم میشوند: پروکاریوتها فقط شامل فرمانرو مونرا هستند ولی یوکاریوتها چهار فرمانرو دیگر را در بر میگیرند.
البته رده بندی ها گاهی به صورت خیلی جزِِِیی تر بیان می شونند.مانند:
Sub order:زیر راسته
Sub class: زیر رده
Sub family: زیر خانواده
پسوند ها :
phyta در انتهای واژه معرف شاخه می باشد.
opsida :رده
aceae:خانواده
eae:طایفه
ales:راسته
حرف اول اسم جنس باید با حروف لاتین بزرگ نوشته شود.
حرف اول صفت گونه با حروف لاتین کوچک نوشته می شود.
(قسمت هایی برگرفته از ویکیپدیا)
سلام دوستان خوبم این هرباریوم هایی که مشاهده می کنید کار خودم و مربوط می شه به ترم قبل خاطرات خوبی باهاشون دارم چون ترم قبل شیراز بودم با یکی از دوستای گل م به اسم فروزان نمونه هامونو از باغ ارم جمع اوری کردیم .
یادش به خیر ،چه زود و چه خوب گذشت.
فروزان جون از همین جا بهت سلام می کنم وامید وارم .همیشه امیدوار و موفق باشی.
Equisetum Temporal range: Callovian [1] to Recent |
|
---|---|
"Candocks" of the Great Horsetail (Equisetum telmateia telmateia), showing whorls of branches and the tiny dark-tipped leaves | |
Scientific classification | |
Kingdom: | Plantae |
Division: | Pteridophyta |
Class: | Equisetopsida |
Order: | Equisetales |
Family: | Equisetaceae |
Genus: | Equisetum L. |
Species |
Mediterranean Cypress | |
---|---|
Mediterranean Cypress foliage and cones | |
Conservation status | |
Scientific classification | |
Kingdom: | Plantae |
Division: | Pinophyta |
Class: | Pinopsida |
Order: | Pinales |
Family: | Cupressaceae |
Genus: | Cupressus |
Species: | C. sempervirens |
Binomial name | |
Cupressus sempervirens L. |
Polytrichaceae |
|
---|---|
Polytrichastrum formosum | |
Scientific classification | |
Kingdom: | Plantae |
Division: | Bryophyta |
Class: | Polytrichopsida Doweld |
Order: | Polytrichales M. Fleisch. |
Family: | Polytrichaceae Schwägr. |
Andreaeaceae | |
---|---|
Andreaea rupestris | |
Scientific classification | |
Domain: | Eukaryota |
Kingdom: | Plantae |
Division: | Bryophyta |
Class: | Andreaeopsida J.H. Schaffn. |
Order: | Andreaeales Limpr. |
Family: | Andreaeaceae Dumort. |
Sphagnum | |
---|---|
Sphagnum flexuosum | |
Scientific classification | |
Kingdom: | Plantae |
Phylum: | Bryophyta |
Class: | Sphagnopsida |
Subclass: | Sphagnidae |
Order: | Sphagnales |
Family: | Sphagnaceae |
Genus: | Sphagnum L. |
Kingdom: plantae
Phylum: magnoliophita
Class: liliopsida
Sub class: Commelinids
Order: Cyperales
family: Cyperaceae
Genus: Cyperus
Species: C.alternifolius
Kingdom: plantae
Phylum: magnoliophyta
Class: Liliopsida
sub class: Commelinids
Order: Alismatales
family: Araceae
Sub family: Aroideae
Genus: Dieffenbachia
Kingdom: plantae
Phylum: Magnoliophyta
Class: Liliopsida
Order: Asparagales
Family: Iridoideae
Genus: Iris
تعداد صفحات : 3
خانم نتیجه بر
خانم امیدوار
خانم بانشی
خانم دهقانی
خانم عابدی
خانم محمد نژاد
خانم منصوری
خانم اکبری